هنوز جامعه در تب و تاب شادیهای بعد از بازگشت تیم ملی به ایران بود که بحث درخواست ملی پوشان مطرح شد. آن دسته از بازیکنان تیم ملی که مشمول خدمت سربازی بوده و به خاطر این مشکل ممکن است برخی از پیشنهادهای خودشان را از دست بدهند، نامهای تنظیم کردند و درخواستشان را مطرح ...

هنوز جامعه در تب و تاب شادیهای بعد از بازگشت تیم ملی به ایران بود که بحث درخواست ملی پوشان مطرح شد. آن دسته از بازیکنان تیم ملی که مشمول خدمت سربازی بوده و به خاطر این مشکل ممکن است برخی از پیشنهادهای خودشان را از دست بدهند، نامهای تنظیم کردند و درخواستشان را مطرح ساختند که همان زمان هم تبدیل به تیتر اول روزنامه گل شد و اتفاقا واکنش مردم به آن بسیار منفی بود.
چند ساعت بعد از آن، اولین واکنش از جانب نیروهای مسلح از طرف سردار باران چشمه مطرح شد که از قضا آن هم تیتر اول روزنامه ما شد. باران چشمه اعتقاد داشت که ورزشکاران فقط در صورتی میتوانند از معافیت استفاده کنند که به مقامهای ذکر شده در نص صریح قانون دست یابند. به نظر میرسید که با این اظهار نظر پرونده این موضوع بسته شده باشد اما ناگهان نامه رسمی وزیر ورزش به سردار باقری انتشار یافت و بحث معافیت بازیکنان تیم ملی دوباره مطرح شد که البته همانگونه که انتظار میرفت، واکنش منفی سران نیروهای مسلح را در پی داشت. اما این واکنش چیزی از بیمنطقی مفرطی که در آن درخواست وجود دارد کم نمیکند.
در اینکه دو سال را در خدمت اجباری گذراندن بسیار سخت و عذاب دهنده است و حتی اگر نام آن را خدمت مقدس سربازی بگذاریم هم چیزی از تلخی آن کاسته نمیشود، هیچ شکی وجود ندارد. قانونی که تا به حال سالهای زیادی از عمر جوانان این مرز و بوم را به خودش اختصاص داده و عملا آنها را از رسیدن به چرخه زندگی دور نگه میدارد. اما آیا راه تغییر دادن قانونی که میپنداریم در آن ایراداتی وجود دارد استفاده از میانبرهاست؟ وزیر ورزش کشورمان بر اساس کدام قانون، عرف یا سنتی این خواسته را مطرح کرده است؟ اگر قرار باشد امروز ورزشکارانی که به استانداردها و مقامهای ذکر شده در قانون نرسیدهاند با استفاده از نامه وزیر مربوطهشان قانون را دور بزنند، فردا شاهد رسیدن نامههای مشابهی در مورد انواع و اقسام نخبه ها خواهیم بود و دیگر نمیتوان جلوی آنها را گرفت. شما میتوانید برای فلان فوتبالیست درخواست معافیت کنید ولی فلان مدال آور علمی را به خدمت بفرستید؟
گویا وزیر ورزش و جوانان ما فراموش کرده که وزارت او باید تمام جوانان را زیر سیطره و پوشش بگیرد و خدماتش محدود به ورزشکاران نمیشود. اگر جناب وزیر میپندارد که اجرای قانون نظام وظیفه به نفع جوانان ورزشکار نیست یا حتی اگر به نظر ایشان باید استانداردهای مشمولیت معافیت دستخوش تغییر شود، چه بهتر است که نظر خود را در قالب لایحهای رسمی روانه مجلس شورای اسلامی کند تا پس از تصویب به صورت قانون در دستور کار قرار بگیرد و همه چیز به صورت قانونی شفاف باشد.
رواج این تفکر که ورزشکاران میتوانند از میانبرهایی سود ببرند که سایرین از آنها بیبهره هستند نه تنها سبب رواج یافتن ورزش نخواهد شد که حسی شبیه به اختلافهای طبقاتی را به ذهنها متبادر میکند. کاش که با تصمیمگیریهایمان کاری نکنیم که این تفکر گسترش پیدا کند!
به نکات زیر توجه کنید